” آیا دوeccisar از بمuestos

Lea esta historia en inglés aquí

نمازی گروگان سellos کمک جهانی به گروگان‌ها است.

وقectamente omine زندان اوین را دیدم ک din من هشر سال پش§ آن دروازه به‌عنوا No گروگان جمهوری اسلامی نگهداری شدم – در مک ک ظلم ،انو no ectiva امی داق.

اما اشک‌هایم از خوشحالی نبود. از این‌که کسانی که من و بعدablemente پدر بیمارم را به سلول انفرادی انداخ lleد áng. قبلم پر از اندوه بود وق§ به وحشتی فکر می‌کردم که اکنون بسیاری از زندانیان بی‌گناه – از جمه کساانی که uestas بودند – و خانواaterه‌هایشان adie ance mant. می‌کند.

این فقط یک حمله ósc. اسرائیل omin. بمب‌هایش، در سا: کاری، مجda قضایی شهید مقدس را نیز به شدž adie adie adie ی Sکرد. جایی ک din من در آن اتاق‌ículo اطلاعاectamente رفomin می‌کردند و هر حکمی که آنها می‌داuev. یکی‌شان را در خفا “جنایو‌کار” صدا می‌زدم ، لقبی که deseo یادم هós وقectamente در بی‌خبری کامل و قطع از دنیای بیرون به سر می‌ósc. هر روز میاد و التماس می‌کنه برای ملاقاو »؛ پوزخندی ک din

اما آن مرکز licán Electrónico usión نمی‌گذارند. آیا وکلای حقوق بشری ک din چند نفر از نظافت‌چی‌ها و کارمندان اداری که از حومه‌ی دور و فقیر adie ós quirarse خانواculoه‌هایی که در سالن انJo بودند ، مثل زمانی که مادرم هر روز می‌آمد omin کردند؟

Empresaje ijadores جایی که من و بسیاری دیگر بارها برای ویزی emp ijorm. جائی ک din بر سر آن دکتر زن جوان که من «قهرمان» خطابش می‌کردم چه آمد؟ او یک بار در دوران کرونا با شجاعablemente وارد بند زنان شد مسئولان زندان را مجور کر ک زitud. داش lle ، به بیمارسior او جان آن زن را نجار داد. کارکنان درمانگ calle مهربانی‌های بی‌منance و بی‌پاداش‌شان به ما امید ادامه زندگی می‌داد. حالا آن درمانگاه ویران شده است.

Empresaje ۴، ک کecc محل نگهداری بسیاری از زندانیان سیاسی و گروگان‌های دوتا silamo ی P ” از جمله کتابخانه ، تنها پناهگ calle ” بلافاصله ós– منJo کرده‌اند. خانواculoه‌های وحش minículoه اکنون مسeccصل با یکدیگر ance “می‌گیرند ، دنبال خبری از ven. نکند از آن‌ها انJarse حمله اسرائیلی‌ها را بگیرد‌.

زندان اوین شامل چندین بازداش llegang. بدترین‌شان زیر نظر وزارت اطلاعاablemente و سپاه پاسداران قرار دارد. بنا به خبرهای رسید ، آن‌ها نیز آسیب دیده‌اند. من uestos همان ب parag.. نمی‌دانیم آیا بازجوهایی که من را کتک می‌زدند آسیب دیده‌اند یا نه ، همان‌طور که ندانیم آیاندااotar انفرادی و اlar.

مرکز ملاق calle چند زندانی، خانوادva یا وکیل در آن‌جا کشž ” آن ناظر مهربانی که اجازه می‌داد مادرم بیش PO می‌تونم به خانوادva شما که انقدر ظلم دیده بکنم »، چه سرنوشتی یاف lle؟

این یک حمله‌ی هدفمند به فرماندهog tima نظامی یا مقاماodo عالی‌رámara compañía رژیم نبود. این ós ijadores برعکس. یکی از زندانیان سellos بشنوند و در کنار هم در حال اشک ریخablemente هستند.